کارآفرینی یا استارتاپ ، مسئله این است!

  1. صفحه نخست
  2. بلاگ
  3. کارآفرینی یا استارتاپ ، مسئله این است!

کارآفرینی همان استارتاپ است ؟ ربطش به کارآفرینی چیست؟

اینا سوالاتیه که در ذهن خیلی از ماها می چرخه.
پس بهتره اول با واژه Entrepreneurship  آشنا بشیم که در ایران به کارآفرینی برگردانده شده است ، که خیلی ترجمه مناسبی نیست ، چرا؟ چون، اولین معادلی که با شنیدن واژه کارآفرینی به ذهن ما خطور می کنه اشتغل زایی است و این در حالیه که کارآفرینی نه تنها باعث اشتغال زایی نمیشه بلکه خیلی وقت ها باعث از بین رفتن فرصت های شغلی زیادی میشه!
فرض کنید که شما ایده ای دارید برای مکانیزه کردن یک خط تولید کارخانه رب سازی ، این ایده شما باعث افزایش بهره وری و کاهش هزینه می شه و از هر خط تولید، بواسطه مکانیزه شده اون ۱۰ نفر نیرو حذف میشن ، شما این ایده رو تبدیل به یک محصول می کنید و به تمام کارخانه های رب سازی یک شهرک صنعتی می فروشید ، در اینجا یک کارآفرینی رخ داده و تعدادی هم بیکار شده اند.

شومپیتر دانشمندان برجسته در حوزه کارآفرینی، نوآوری و تخریب خلاق رو پایه و اساس کارآفرینی میدونه ، از نظر شومپیتر ، کارآفرینی و شخص کارآفرین ، نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادیست و نوآوری در هر یک از زمینه های زیر کارآفرینی محسوب میشه:

  • ارایه کالای جدید
  • ارایه روشی جدید درفرآیند تولید
  • گشایش بازاری تازه
  • یافتن منابع جدید
  • ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت

وقتی شما اختراعی رو به ثبت می رسونید ، در اصل یک نمونه اولیه درست کردید که ثابت کنید که چیزی که ادعا می کنید صحت داره . ولی وقتی همین نمونه اولیه رو تولید انبوه می کنید و فرآیند تجاری سازی رو در آن اجرایی می کنید، یک نوآوری اتفاق می افته. یک نکته مهم در کارآفرینی ، ارزش آفرینیست ،  ارزش و ارزش آفرینی بخش مهمی از مدلهای کسب و کار است.یک جمله خیلی معروف هست که میگه : یا ارزش ایجادکن یا کلا دور کارآفرینی رو خط بکش !

استارتاپ اصلا چیه؟
فرآیند استارتاپی یک ایده ،به بخش اول این فرآیند مربوط میشه ، یعنی جایی که شما با کلی ابهام روبرو هستید و باید اونها رو یکی یکی رفع کنید ، باید اعتبار سنجی انجام بدید و در صورت نیاز به تغییر ، تغییرات رو اعمال کنید. استارتاپ سازمانیه که درباره این سه مورد سردرگم است: محصولش چیست، مشتریان آن که هستند. چگونه پول در بیاورد.

تعریف آقای استیو بلنک هم در مورد استارتاپ ها قابل تامله. ایشون میگه استارتاپ سازمانی موقتیه که در جستجوی مدل کسب و کاری گسترش‌پذیر، تکرارپذیر و سودده باشه.

در این تعریف به مدل کسب و کار اشاره شده ، ببینید ، مدل کسب و کار تعاریف مختلفی داره ولی اگر بخواهیم یک تعریف خودمانی ازش ارایه بدیم میتونیم بگیم که مدل کسب و کار روشی هست که شما با استفاده از اون ارزشی رو به دست مشتری میرسونید و از این طریق درآمد کسب می کنید .
به کلمه موقتی در تعریف ارایه شده توجه کنید ، شما به محض اینکه مدل کسب و کارتون رو طراحی و اعتبار سنجی کنید و شرایط گسترش پذیری و تکرار پذیری در مورد اون صدق کنه ، کم کم از حالت استارتاپی خارج می شید ! پس شما تا ابد قرار نیست استارتاپ بمونید. یه جورایی استارتاپ، یعنی آزمایشگاه و شاید بهترین معادل برای استارتاپ، آزمایشگاه اعتبارسنجی و رشد باشه ، یعنی یک تیم موقتی که تصمیم داره ببینه بالاخره میشه از یک فرصت بهره برداری کرد یا نه و آیا این فرصت جذابیت رشد رو داره و میشه کسب و کاری پایدار، حول اون ایجاد کرد یا خیر.

جالبه بدونید که درصد شکست استارتاپ ها در دنیا خیلی بالاست ، براساس آمار از هر ۱۰ استارتاپی که شکل میگیره ۹ استارتاپ دچار شکست میشه ، دلایل این شکست ها هم جالبه ، اگر بخواهیم یک دلیل مهم برای شکست اکثر استارتاپ ها بگیم این دلیل ، دلیل مناسبی است : بیشتر استارتاپ ها محصول اشتباهی رو تولید می کنند ، به عبارتی ، شاید نوآوری خاصی رو انجام داده باشن ، ولی ارزش خاصی رو برای مشتریانشون ایجاد نکردن ، برای همین محصول تولید شده ، مورد استقبال قرار نمی گیره و مشتری مورد انتظارش رو جذب نمی کنه و در نهایت استارتاپ مربوطه دچار شکست میشه ! موفقیت یک استارتاپ وابسته به طی کردن یک فرآیند صحیح اعتبارسنجی است.

پس وقتی می گویید که موسس یک استارتاپ هستید ، یعنی شما در حال بررسی و آزمایش یک فرصت با هدف ایجاد یک کسب و کار پایدار حول اون هستید .
یادتون باشه که وقتی رشد کنید و به تثبیت برسید دیگه از فاز استارتاپی خارج شده اید.
در پایان اینکه مفهوم کارآفرینی مثل یک چتر است که مفهوم استارتاپ زیر آن قرار میگیرد.

جدید ترین ها